سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کعبه یعنی علی(ع)

   حضرت على علیه السّلام در «کعبه» تولّد یافت و خود نیز به منزله کعبه است‏

 (2) [مستدرک الصحیحین 3/ 483] در اخبار متواتر آمده است که «فاطمه بنت اسد»، حضرت على علیه السّلام را در درون خانه کعبه، به دنیا آورد  .

 (3) [نور الابصار ص 69] اظهار داشته است: بنا به قولى حضرت على علیه السّلام در روز جمعه، 13 رجب، سى سال از «عام الفیل» گذشته، و بیست و سه سال به هجرت پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مانده، در مکّه مکرّمه درون خانه کعبه متولد شد و به قول دیگر، بیست و پنج سال پس از «عام الفیل»، و دوازده سال پیش از بعثت، ولادت یافته است. و به قول دیگر، ده سال پیش از بعثت، متولد شده و پیش از حضرت على علیه السّلام هیچ فرزندى در خانه کعبه، تولّد نیافته است. و این جمله را «ابن صباغ» اظهار داشته است  .

 (4) [کنوز الحقایق ص 188] رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به حضرت على علیه السّلام فرمود: تو یا على، به منزله خانه کعبه‏اى  !

این حدیث را «دیلمى» روایت کرده است  .

 (1) [اسد الغابة 4/ 31] به سند خود، از «صنابحى» از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به آنحضرت، فرمود: تو در منزلت و مقام، همچو کعبه‏اى، که مردم از راه نیازمندى، بسوى تو مى‏آیند و تو نیازى به آنها ندارى‏

رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله، حضرت على علیه السّلام را از ابو طالب گرفت و تحت سرپرستى خویش در آورد

 (2) [مستدرک الصحیحین 3/ 576] از «ابو الحجاج مجاهد بن جبر» روایت کرده است که گفت: از نعمتهایى که خداى تعالى به على بن ابیطالب علیه السّلام ارزانى فرموده است، همانا خیر و برکتى است که به وى روزى فرموده و اراده حق تعالى در این رابطه نصیبش گردیده است. از جمله، در یکى از سالها، قبیله قریش به خشکسالى شدیدى دچار شد- این در حالى بود که جناب ابو طالب علیه السّلام نانخور زیادى داشت و از عهده هزینه زندگى آنان آنهم در چنین وضعیتى بر نمى‏آمد- در این هنگام، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به عمویش، «عباس»، که در میان بنى هاشم از همه توانگرتر بود، فرمود: اى ابا الفضل! بدیهى است برادرت، «ابو طالب»، نانخور زیادى دارد، اینک که مردم دچار چنین بحران خشکسالى گردیده‏اند، پیشنهاد من اینست که با «ابو طالب» ملاقات کرده و از کثرت نانخور او بکاهیم؛ به این معنى که من سرپرستى یکى از پسران او را به عهده بگیرم و تو هم، یکى از پسرانش را

تحت کفالت خود قرار بدهى. «عباس» پیشنهاد آن حضرت را پذیرفت و هر دو به ملاقات «ابو طالب» رفتند و در ضمن ملاقات، به اطلاع وى رساندند که به این منظور به خانه تو آمده‏ایم تا از نانخورهاى تو بکاهیم و تا زمانى که مردم در خشکسالى هستند، ما تو را یارى نمائیم. «ابو طالب» گفت: اکنون که چنین تصمیمى دارید، «عقیل» را در اختیار من بگذارید و راجع به فرزندان دیگرم، بگونه‏اى که اراده دارید و صلاح مى‏دانید، عمل نمائید. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله، حضرت على بن ابیطالب علیه السّلام را از میان فرزندانش انتخاب کرد و او را در ردیف نانخورهاى خود قرار داد و «عباس» هم، «جعفر بن ابیطالب» را از فرزندان او برگزید و به نانخورهاى خود افزود. حضرت على علیه السّلام همچنان در تحت کفالت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بود تا اینکه روزگار بعثت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پیش آمد و حضرت على علیه السّلام از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله پیروى کرد و نبوت آن حضرت را تصدیق نمود. از سوى دیگر، «جعفر بن ابیطالب» هم در تحت حمایت «عباس» بود تا اسلام اختیار کرد و از حمایت «عباس»، بى‏نیاز گردید.

 (1) [همان کتاب 3/ 576] از «زید بن على بن الحسین» از پدرش، او هم از جدش علیهم السّلام روایت کرده است که در یکى از اوقات، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به اتفاق عموهایش، «عباس» و «حمزه»، متوجه به «على» و «جعفر» و «عقیل» شدند که در زمین مجاور مشغول کار بودند، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به «عباس» و «حمزه»، توجه کرده، فرمود: از این سه برادر هر یکى را که مى‏خواهید براى خود برگزینید. یکى از آن دو گفت: من «جعفر» را بر مى‏گزینم و آن دیگرى، گفت: من «عقیل» را انتخاب مى‏کنم؛ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: شما برگزیده خویش را اختیار کردید، خداى تعالى هم، على علیه السّلام را براى من انتخاب کرده است

 



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 89/10/18 ساعت 11:3 صبح موضوع علی در هنگام تولد | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


خداى تعالى رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله را به وجود مقدس حضرت

 (2) [تاریخ بغداد 11/ 173] از «انس بن مالک» روایت کرده است که رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود: در شب معراج، بر ساق عرش حضرت پروردگار، این مکتوب را مشاهده کردم  :

 «لا اله الّا اللّه محمّد رسول اللّه ایّدته بعلىّ  »

  ؛ «خدائى جز خداى یکتا نیست، محمد رسول خداست، او را به نیروى على علیه السّلام تقویت و تأیید نمودم  »

 (3) [الدّر المنثور] «سیوطى» در این کتاب، در ذیل تفسیر آیه شریفه  :

سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اظهار داشته است: «ابن عدى» و «ابن عساکر» از «انس» روایت کرده‏اند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: در شب معراج، این مکتوب را بر ساق عرش دیدم  :

 «لا اله الّا اللّه محمّد رسول الله ایّدته بعلىّ  »

 (4) [ذخائر العقبى ص 69] از «ابو الخمیس» نقل کرده است که رسول‏

خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: در شب معراج، به ساقه راست عرش، مکتوبى را به این شرح مشاهده کردم  :

 «محمد رسول الله ایّدته بعلىّ و نصرته به »

؛ «محمد رسول الله است، او را به نیروى على تأیید کردم و او را یاور وى قرار دادم» این حدیث را «ملّا» در کتاب «سیره» اش یادآورى کرده است.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «على متّقى» در [کنز العمّال 6/ 158] با اندک اختلافى متذکر شده است و «طبرانى» در کتاب «الکبیر» از «ابو الحمراء» روایت کرده است.

 (1) [کنز العمّال 6/ 158] از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل کرده است که در شب معراج، این جملات را بر ساق عرش مشاهده کردم:

 «انّى انا اللّه لا اله غیرى، خلقت جنّة عدن بیدى، محمّد صفوتى من خلقى، ایّدته بعلىّ و نصرته بعلىّ»

؛ «براستى خدائى جز من نیست، بهشت عدن و جاویدان را بدست خویش آفریدم، محمد از میان آفریدگانم، برگزیده من است و او را به نیروى على علیه السّلام تقویت کردم و على را یاورش قرار دادم» این حدیث را «ابن عساکر» و «ابن جوزى» از دو طریق، از «ابو الحمراء» روایت کرده‏اند.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «ابو نعیم» در کتاب [حلیة الاولیاء 3/ 26] به سند خود، و با اندک اختلافى، از «ابو الحمراء» روایت کرده است.

 (2) [همان کتاب 6/ 158] از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل کرده است که خداى تعالى دو هزار سال پیش از آفرینش آسمانها و زمین، بر در بهشت مکتوب فرموده است:

 «لا اله الّا اللّه محمّد رسول اللّه ایّدته بعلىّ»

این حدیث را «عقیلى» از «جابر» روایت کرده است



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 89/10/18 ساعت 11:1 صبح موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


خداوند علی(ع) را برگزید

                    

خداى تعالى پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و على مرتضى علیه السّلام را برگزیده است‏

 (2) [مستدرک الصحیحین 3/ 129] از «ابو هریرة» نقل کرده است در یکى از اوقات، حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله عرض کرد: یا رسول الله! علّت چه بود که مرا به همسرى على بن ابیطالب علیه السّلام که مرد بینوا و تهیدست است در آوردى؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ آن حضرت فرمود: اى فاطمه! آیا خرسند نیستى از اینکه خداى تعالى همه مردم را مورد توجه خود قرار داد و از میان آنان، دو مرد را برگزیده که یکى از آنها، پدرت، و دیگرى همسرت، على بن ابیطالب علیه السّلام است  .

مؤلف گوید: این حدیث را «خطیب بغدادى» در [تاریخ بغداد 4/ 195] به طرق متعددى نقل کرده است و در آن کتاب اظهار داشته است: هنگامى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام را به همسرى حضرت على علیه السّلام در آورد، حضرت فاطمه علیها السّلام به عرض آن حضرت تقدیم داشت ... (تا آخر حدیث که ذکر شد  )

 (1) [اسد الغابة 4/ 42] حدیث مسندى را از «على بن على هلالى» نقل کرده است که گفت: در بیمارى رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله که به آن بیمارى درگذشت، حضور اقدسش شرفیاب شدم و این در حالى بود که حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام بر بالین حضرتش مى‏گریست و گریه‏اش ادامه پیدا کرد و شدت یافت تا صدایش به گریه بلند شد. در این هنگام رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نگاه محبت آمیزش را به طرف زهرا علیها السّلام معطوف ساخت و فرمود: اى فاطمه، اى حبیبه من! چرا گریه مى‏کنى؟ فاطمه علیها السّلام به عرض رسانید: گریه من از اینست که بیم آن دارم که پس از شما، آبرویم به خطر افتد و مردم از من، رو برگردانند! فرمود: اى حبیبه من، مگر نمى‏دانى که خداوند متعال به مردم روى زمین توجهى کرد و از آنها پدرت را برگزید. بار دیگر، توجهى به آنان نمود و از میان ایشان، شوهرت را انتخاب کرد و به من وحى کرد تا تو را به همسرى او در آورم! این حدیث را «ابو نعیم» و «ابو موسى» روایت کرده‏اند  .

مؤلف گوید: این حدیث را «هیثمى» در [مجمع 9/ 165] و «محبّ طبرى» در [ذخائر العقبى ص 135] به تفصیل آورده‏اند. و حدیثى به همین مناسبت در باب «على، وصىّ پیغمبر است» ذکر خواهد شد. «ابو نعیم» گوید: این حدیث را «طبرانى» در کتاب «الکبیر» و «الاوسط» نقل کرده است و «ابو موسى» گوید: این حدیث را «حافظ ابو العلاء همدانى» روایت کرده است  .

 (2) [کنز العمال 6/ 153] رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: مگر نمى‏دانى که خداى عزّ و جل توجهى به مردم روى زمین نمود و از میان آنها، پدرت را برگزید و او را به مقام پیغمبرى مفتخر ساخت و بار دیگر، به آنان توجه کرد و از میان ایشان، شوهر تو را اختیار کرد و به من دستور داد تا او را به دامادى و جانشینى خودم، برگزینم  .

مؤلف «کنز العمّال» گوید: رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله این سخنان را با فاطمه علیها السّلام در میان نهاد. و اضافه کرده است: حدیث مزبور را «طبرانى» از «ابو ایوب» روایت‏

کرده است  .

مؤلف گوید: حدیث مذکور را «هیثمى» هم در [مجمع الزوائد 8/ 253] متذکر شده است  .

 (1) [همان کتاب 6/ 153] رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به حضرت زهرا علیها السّلام فرمود: آیا خرسند نیستى از اینکه تو را به همسرى بزرگوارى در آورده‏ام که اوّلین گرونده به اسلام بوده و از نظر علم و دانش، بر همه مسلمانان برترى دارد؟ و تو هم، بزرگ زنان امّتم هستى؛ چنانکه «مریم» بزرگ زنان مردم خود بود. اى فاطمه! مگر نمى‏دانى، خداى تعالى توجهى به مردم روى زمین نمود و از میان آنها، دو مرد را برگزید، که یکى از آندو، پدرت و دیگرى، همسرت مى‏باشد  .

 «حاکم»، «طبرانى» و «خطیب» این حدیث را روایت کرده‏اند.

 (2) [همان کتاب 7/ 103] از «ابن عباس» روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: خداى تعالى در حالى مرا براى مقام رفیع پیغمبرى بر امّتم برگزید که در کنار سه تن از خاندان خویش خوابیده بودم- من بزرگ آن سه تن بشمار مى‏آمدم و بزرگ فرزندان آدم تا روز قیامت هستم و در عین حال، به این مقام نمى‏بالم- افاضه مقام پیغمبرى در حالى انجام پذیرفت که من، «على بن ابیطالب»، «حمزة بن عبد المطّلب» و «جعفر بن ابیطالب» علیهم السّلام در سرزمین ابطح، در کنار یکدیگر خوابیده بودیم؛ با توجه به اینکه هر یک از ما، در لباس مخصوص به خودش، خوابیده بود و بدین ترتیب که على طرف راست من، «جعفر» طرف چپ من، و «حمزه» در پائین پاى من قرار گرفته و آنچنان به خواب عمیق فرو رفته بودم که چیزى مرا از خواب بیدار نکرد، مگر صداى بال فرشتگان، و سردى بازوى على علیه السّلام که زیر گونه من گذاشته بود. «جبرئیل» را همراه با سه تن از فرشتگان مشاهده کردم. یکى از سه فرشته خطاب به «جبرئیل» گفت: بر کدام یک از این چهار تن، فرستاده شده‏اى؟ در پاسخ بسوى من اشاره کرد و گفت: بر این‏

شخص که سیّد فرزندان آدم علیه السّلام است. آن فرشته پرسید: این افراد را به نام و نشان معرفى کن. «جبرئیل» گفت: این بزرگوار، محمد بن عبد الله، سید پیغمبران است؛ و این شخص، على بن ابیطالب است؛ و آن دیگر، «حمزة بن عبد المطّلب»، سید شهیدان است؛ و آن یکى هم «جعفر» است که خداى تعالى دو بال به او مرحمت مى‏کند که در بهشت، به هر کجا که بخواهد، پرواز کند.

 «یعقوب بن سفیان»، «خطیب» و «ابن عساکر» این حدیث را نقل کرده‏اند.

 (1) [همان کتاب 6/ 192] از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله روایت کرده است: براستى خداى تعالى از گروه مردم جهان، عرب را برگزید و از مردم عرب، قریش را انتخاب فرمود و از طائفه قریش، بنى هاشم را برگزید و مرا از خاندانى که على و حمزه و جعفر و حسن و حسین علیهم السّلام جزو آن هستند، انتخاب فرمود



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 89/10/18 ساعت 10:58 صبح موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


پیغمبر وعلی از یک درختند

حضرت آدم علیه السّلام حق تعالى را به حقیقت محمد و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام سوگند داد و توبه‏اش پذیرفته شد

 (2) [سیوطى در الدّر المنثور] ذیل تفسیر آیه شریفه فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ در سوره بقره (آیه 37) اظهار داشته است، «ابن نجّار» از «ابن عباس» روایت کرده است که از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسیدم: کلماتى را که حضرت پروردگار، به حضرت آدم علیه السّلام تلقین کرد و در نتیجه آنها، توبه حضرت آدم علیه السّلام را پذیرفت، چگونه کلماتى بوده است؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ فرمود: حضرت آدم علیه السّلام در ضمن درخواست توبه، خدا را به حقیقت محمد و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام سوگند داد و در این هنگام خداى تعالى توبه او را پذیرفت؛ بنابر این اسامى پنج تن، کلماتى بوده است که خداى تعالى به حضرت آدم تلقین فرموده و توبه‏اش را پذیرفته است  .

 (3) [کنز العمال 1/ 234] حضرت على علیه السّلام گفت: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسیدم  :

مقصود این آیه چیست؟ که خدا مى‏فرماید: فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ‏

           

رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ فرمود  :

 (1) خداى تعالى آدم را در هند، و «حوّا» را در جدّه، و «ابلیس» را در میسان «1» و مار را، در اصفهان فرود آورد و در آن هنگام، مار، داراى چهار پا مانند پاهاى شتر بود، در تعقیب آن، حضرت آدم علیه السّلام مدت صد سال، بمناسبت خطائى که از وى سرزده بود، گریست. خداى بخشنده، «جبرئیل» را بر او نازل کرد. و پیام خداوند متعال را به این شرح، به حضرت آدم علیه السّلام ابلاغ کرد  :

مگر نه اینست که تو را به دست لطف و قهر خویش آفریده‏ام؟ مگر نه اینست که از روح خود در تو دمیدم؟ مگر نه اینست که فرشتگانم را به سجده کردن بر تو، دستور دادم؟ مگر نه اینست، «حوّا» را که کنیز من بود، به همسرى تو در آوردم؟

حضرت آدم علیه السّلام همگى آنها را تصدیق کرد. «جبرئیل» گفت: پس گریه تو از چیست؟ در پاسخ گفت: چگونه مرا از گریستن باز مى‏دارى و بلکه سرزنش مى‏کنى؟ حال آنکه از جوار خداى رحمان دور افتاده‏ام. «جبرئیل» گفت: هر گاه بخواهى مشمول عنایت حق تعالى قرار بگیرى، و توبه‏ات پذیرفته شود، به خواندن کلماتى که اینک بر تو، تلقین مى‏کنم، بپرداز، تا خداى بخشنده و مهربان، توبه تو را بپذیرد و از گناه (ترک اولى) تو در گذرد و آن کلمات اینست  :

اللّهمّ انّى اسئلک بحقّ محمّد، سبحانک لا اله الّا انت، عملت سوء و ظلمت نفسى فتب علىّ؛ انّک انت التوّاب الرّحیم. اللّهمّ انّى اسئلک بحقّ محمّد و آل محمّد، عملت سوء و ظلمت نفسى فتب علىّ؛ انّک انت التوّاب الّرحیم‏

جمله‏هاى مزبور، همان کلماتى است که براى پذیرش توبه به حضرت آدم علیه السّلام تلقین شد  .

 «دیلمى» هم این حدیث را روایت کرده است  .

مؤلف گوید: سیوطى در «الدرّ المنثور» ذیل تفسیر آیه شریفه فَتَلَقَّى‏

آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ حدیث مزبور را نقل کرده و گفته است: این حدیث را «دیلمى» در کتاب «الفردوس» به سند خود، از حضرت على علیه السّلام نقل کرده است و تفاوت مختصرى با حدیثى که ما نقل کردیم، دارد

 (1)

 پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و على مرتضى علیه السّلام از یک درخت‏اند

 (2) [مستدرک الصحیحین 2/ 241] از «جابر بن عبد الله» روایت کرده است که از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که خطاب به حضرت على علیه السّلام، فرمود: یا على! مردم از درختهاى مختلف آفریده شده‏اند و من و تو، از یک درختیم. سپس این آیه را در تأیید بیان خویش، تلاوت فرمود: وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ، صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ (سوره رعد، آیه 4) «حاکم» گفته است  :

حدیث مزبور از سندهاى صحیحى برخوردار است  .

مؤلف گوید: حدیث مذکور را «سیوطى» در «الدرّ المنثور» در ذیل تفسیر آیه: وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ در آغاز سوره «رعد» روایت کرده و گفته است: این حدیث را «ابن مردویه» هم، نقل کرده است  .

 (3) [مستدرک الصحیحین 3/ 160] به سند خود، از آزادشده «عبد الرحمن بن عوف» نقل کرده است که وى خطاب به حضّار گفت: اى مردم! پیش از آنکه‏

حدیثها به چنگال اختلاط و امتزاج دچار شوند تا آنجا که حق از باطل و باطل از حق، امتیاز پیدا نکند، حدیثى را براى شما بیان مى‏کنم: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که مى‏فرمود: من درختم و فاطمه شاخه آن درخت و على، لقاح آنست و حسن و حسین، میوه آن و شیعیان ما، برگ آن درختند؛ ریشه این درخت، در بهشت عدن است و درختهاى دیگر، در بهشتهاى دیگر است  .

 (1) [کنوز الحقائق ص 155] از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: مردم از درختهاى مختلف آفریده شده‏اند و من و على علیه السّلام، از یک درختیم  .

این حدیث را «طبرانى» نقل نموده است  .

 (2) [کنز العمّال 6/ 154] از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل کرده است که فرمود: من و على از یک درخت آفریده شده‏ایم و مردم، از درختهاى مختلف .

این حدیث را «دیلمى» از «جابر» روایت کرده است.

 (3) [ذخائر العقبى ص 16] از «عبد العزیز» به سند متّصل، از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت کرده است که فرمود: من و خاندانم از درختى در بهشت مى‏باشیم که شاخه‏هاى آن، در دنیا آویخته شده است. اینک کسى که دست نیاز به دامن ما، دراز کند، راهى بسوى خدا، براى خویشتن، برگزیده است.

این حدیث را «ابو سعد» در کتاب «شرف النبوّة» روایت کرده است‏



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 89/10/18 ساعت 10:54 صبح موضوع قبل از تولد حضرت علی(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


نورعلی پیش از آفرینش آدم (ع)

نور حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و حضرت على علیه السّلام پیش از آفرینش حضرت آدم علیه السّلام و آفرینش آن دو بزرگوار از یک سرشت است‏

 (2) [الریاض النضرة 2/ 164] از «سلمان فارسى» روایت کرده است که از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم، مى‏فرمود: من و على، چهارده هزار سال پیش از آفرینش آدم علیه السّلام، نورى بودیم در برابر حضرت پروردگار، هنگامى که حق تعالى، آدم را بیافرید، آن نور را دو بخش فرمود، که یک بخش آن، من بودم و بخش دیگرش، على علیه السّلام. و همین حدیث را «احمد حنبل» در کتاب مناقبش روایت کرده است  .

 (3) مؤلف گوید: همین حدیث را، «ذهبى» در [میزان الاعتدال 1/ 235] از تاریخ «ابن عساکر» نقل کرده است و سند آن منتهى به جناب «سلمان» مى‏شود  .

 (4) [مجمع هیثمى 9/ 128] از «بریدة» روایت کرده است که در یکى از اوقات، حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله، حضرت على علیه السّلام را به امارت لشکر تعیین کرد و آن حضرت را بسوى یمن، گسیل داشت و «خالد بن ولید» را هم بسوى جبل،

              و فرمود: اگر این دو تن با یکدیگر گرد آمدند،

 (1) على علیه السّلام امور همه مردم را به عهده بگیرد. لشکر به راه خود ادامه داد و با دشمن روبرو شد و آنها را شکست داد و غنیمتهاى بسیارى نصیب مسلمانان شد که مانند آنرا بدست نیاورده بودند، حضرت على علیه السّلام کنیزکى را از باب خمس به اختیار در آورد. «خالد بن ولید»، «بریدة» را به حضور طلبید، و گفت: این کنیزک را جزء غنائم قرار بده و از کارى که على علیه السّلام انجام داده است، پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مطلع ساز. «بریدة» به دستور «خالد» عازم مدینه شد و هنگامى وارد مسجد شد که رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله در منزل تشریف فرما بود و گروهى از اصحاب در بیرون منزل منتظر دیدار رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله بودند؛ به مجردى که «بریدة» را دیدند، از وى پرسیدند: از جنگ چه خبر؟ در پاسخ گفت  :

جنگ بخوبى برگزار شد و خداى تعالى یمن را بدست مسلمانان فتح کرد  .

پرسیدند: اکنون براى چه، به مدینه آمده‏اى؟ در پاسخ گفت: على علیه السّلام کنیزکى را از باب خمس در اختیار درآورده است، در این رابطه به مدینه آمده‏ام، تا گزارشى خدمت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله تقدیم کنم. اصحاب تشویق کردند که هر چه زودتر عملى را که على علیه السّلام انجام داده، به اطلاع پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله برسان؛ بدیهى است با این گزارش که تو مى‏دهى، على علیه السّلام از چشم پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله افتاده و بى‏اعتبار مى‏گردد. و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تمام گفتگوها را شنید، در حالى که خشمگین شده بود، از منزل بیرون آمد و فرمود: مگر چه شده است که جمعى از شما از على علیه السّلام انتقاد مى‏کنید و دم از نکوهش او مى‏زنید؟ آگاه باشید! هر کس از على علیه السّلام نکوهش کند، از من نکوهش کرده است. و کسى که از او دورى کند، از من دورى کرده است. براستى که من از على هستم، و علىّ از من است. على علیه السّلام از سرشت من آفریده شده است و من از سرشت ابراهیم علیه السّلام هستم و من از ابراهیم علیه السّلام با فضیلت‏ترم. سپس این آیه را تلاوت فرمود: ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ «1» سپس خطاب به «بریدة  »  ،

                        فرمود: مگر ندانسته‏اى که براى على کنیزهائیست بیشتر از آن کنیزى که او را، از باب خمس، در اختیار در آورده است؟ و او پس از من، ولىّ شماست. در این هنگام از فرصت استفاده کرده، عرض کردم: به حق صحبتى که با شما دارم، دست مبارک بگشائید و با من، به اسلام تازه‏اى که افتخار آنرا پیدا کرده‏ام، بیعت فرمائید .

 «بریدة» گوید: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله جدا نشدم تا به اسلام تازه‏اى که عرض داشتم، با من بیعت فرمود.

این حدیث را «طبرانى» در کتاب «الاوسط» روایت کرده است.

 (1) [تاریخ بغداد 6/ 58] به سند خود، از حضرت موسى بن جعفر بن محمد علیهم السّلام از پدرش، او هم از جد بزرگوارش، روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: من و هارون بن عمران و یحیى بن زکریّا و على بن ابیطالب، از یک سرشت آفریده شده‏ایم.

 (2) [حلیة الاولیاء 1/ 84] از «ابن عباس» روایت کرده است، کسى که دوست مى‏دارد به حیات من زنده بماند و به مردن من، بمیرد و در بهشت عدن که درختان آنرا خداى تعالى با دست با برکت خود کاشته است، آرام گیرد، پس از من، على علیه السّلام را دوست بدارد و دوست او را هم دوست بدارد و به پیشوایان پس از من، اقتدا نماید؛ چرا که آنان عترت من‏اند، و از سرشت من، آفریده شده‏اند و از نعمت فهم و علم برخوردار گردیده‏اند. واى بر امّتم که فضیلت ایشان را انکار کند و قطع صله رحم از آنها بنماید، اینان که به چنین کارهائى اقدام مى‏کنند، به شفاعت من نایل نمى‏گردند



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 89/10/18 ساعت 10:51 صبح موضوع قبل از تولد حضرت علی(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید