همیشه خانواده شهدا برای نوشتن کتاب سراغش می‌آمدند، اما این‌بار فرق می‌کرد. خود شهید او را برای نگارش کتابش برگزید. کتاب «از مهدی تا مهدی»، روایت زندگی شهید مدافع حرم، «سید مهدی ذاکرحسینی» با کتاب‌های دیگر کمی فرق دارد. «محدثه‌سادات محسنی»، نویسنده کتاب، روایتی متفاوت را از نگارش آن نقل می‌کند.

 

شهید مهدی ذاکر حسینی

همشهری آنلاین - سمیرا باباجانپور: «مگر می‌شد خوابم را فراموش کنم؟ در کوچه و پس‌کوچه‌های شهر دنبال ردی از مردی می‌گشتم که در خواب دیدمش. مردی که شهید می‌شود.» خانم محسنی حرف‌هایش را با تعریف کردن یک خواب شروع می‌کند. خوابی که باعث می‌شود او به سراغ نوشتن روایتی از زندگی شهید مدافع حرم، مهدی ذاکرحسینی، برود. محدثه‌سادات محسنی می‌گوید: «به‌واسطه شغلم با خانواده شهدا و ایثارگران در ارتباط هستم. در روزهایی که نوشتن زندگی‌نامه  شهید جویبار، از شهدای دفاع مقدس، را به دست گرفته بودم، به ناگاه اتفاقی برایم افتاد. عید سال 95 بود. شبی خواب دیدم در یک بیابان هستم. جوانی نزدیک می‌شود و می‌گوید از اینجا برو؛ اینجا عملیات است. فقط به پدر و مادرم سلامم را برسان. بعد هم ترکشی خورد و همه‌جا پر از دود شد. خواب را برای همسرم تعریف کردم. گفت چون درگیر نوشتن کتاب درباره شهدا هستی، فکرت مشغول است و این خواب را دیده‌ای.

ماجرای یک خواب عجیب که گریبان نویسنده را رها نکرد | روایتی متفاوت از نگارش کتاب زندگی شهید مدافع حرم در محله اکباتان

ماجرا اما آنجا تمام نشد. آن خواب و آن جوان را فراموش نکردم. گویی در شهر و میان  نام و عکس شهدا دنبالش می‌گشتم.

خرداد همان سال قرار شد در مراسم بزرگداشت یک شهید شرکت کنم. شهید مدافع حرمی که جاویدالاثر بود؛ جوانی از جوانان اکباتان که به‌نوعی بچه‌محل هم بودیم. تا آن موقع تصویری از شهید ندیده بودم. مراسم از ساعت 4 تا 6 برگزار می‌شد و من به‌اشتباه فکر کردم مراسم ساعت 6 شروع می‌شود. دیر به مراسم رسیدم. مقابل در ورودی بنر بزرگی از عکس شهید و نامش را دیدم. همان‌جا خشکم زد. این تصویر، تصویر همان جوانی بود که در خواب دیده بودم: شهید مهدی ذاکر حسینی. من به مراسم او دعوت‌شده بودم! همان موقع، نزد پدرش رفتم. حرف زدم. ارتباطم با خانواده شهید زیاد شد  و قرار شد تا کتابی درباره زندگی این شهید مدافع حرم بنویسم. راستش، نوشتن این کتاب‌ها برایم یک وظیفه است. اگر از 70 میلیون نفر 10 نفر هم این کتاب‌ها را بخوانند و از سبک زندگی شهدا الگو بگیرند و آن را با زندگی امروز مطابقت بدهند برای ما کافی است. این حرف بزرگان است که اگر یک آدم درست بشود، یک جامعه درست می‌شود.»

ماجرای یک خواب عجیب که گریبان نویسنده را رها نکرد | روایتی متفاوت از نگارش کتاب زندگی شهید مدافع حرم در محله اکباتان



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 101/6/23 ساعت 12:51 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت